(چراغ)
لامپ را که روشن می کنم
مادر بزرگ یادش می آید
که من پدرم هستم
نه پدرش
البته صلوات را هم فراموش نمی کند
(ریال)
ده بار عمره رفته است و
دو بار تمتع
تمام بازار های مکه و مدینه را می شناسد
می داند کدام کاروان سرویس بهتری دارد
یک ریال آنها
چند هزار ریال ما می شود
و البته
همیشه رو به ناودان طلا می ایستد
تا قبله اش اشتباه نشود