در استغاثه ی مهتاب

در استغاثه ی مهتاب
در استغاثه ی خورشید
ستارگانِ جنوبی گریه می کردند
بر سفره ای که بسته شد
و توت ها جوان بودند
و عطر رازقی در موهایم
هزار شاخه رز سفید خواهیم چید
از سرزمین مان
قرمزترین قلبِ جهانم
مرزهای بیمقدار شما
سیم خاردار شد
در باغِ عطرها مرا نقاشی کن
پشت سیم خاردارت
ما سرزمین داریم
هزار شاخه رُزِ سفید خواهیم چید
از سرزمین مان
و قهرمانان در شولای آهنین
ما سرزمین داریم
و جایِ پایمان آبی ست
حسین شفیعی بیدگلی
Hosein shafiei bidgoli

دیدگاهتان را بنویسید