شعر یک هنر است و سرودن آن کار هرکسی نیست/اول باید قریحه و استعداد گفتن داشته باشی و سپس آن را پرورش دهی/ سروده ها منتشر کنی تا توسط استادان مورد نقد و بررسی قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف آنها مشخص شود تا هم آن سروده بهتر شود و هم در سروده های بعدی از آن تجربیات و رهنمودها استفاده کنید / شعر می تواند مفاهیم عاشقانه/ اجتماعی و سیاسی داشته باشد به همین خاطر می تواند مورد استقبال مخاطب قرار گیرد.
شاعر کیست؟ به کسی که شعری می سراید که واقعا شعر باشد شاعر می گویند. لذا به کسانی که دلنوشته ای می نویسند شاعر نمی گویند. اگر کسی قریحه و استعداد نداشته باشد با وجود شرکت در تمام کلاسهای آموزشی باز هم شاعر نخواهد بود . نگاهی کوتاه به دیوان خواجه حافظ شیرازی مبین این گفته ی بنده است.
روزی ساده اندیشی در محضر پاشاهی بود که شاعری آمد و شعری خواند و صله ای هم گرفت. ساده اندیش به این فکر افتاد که چرا من نسرایم . پیش شاعر رفت و گفت چگونه شاعر شدی؟ شاعر گفت :دود زیادی خورده ام .
ساده اندیش رفت و چندین شب چراغ روشن کرد و دود چراغ خورد پس از چهل شب چیزی به ذهن رسید و فوری روی کاغذی نوشت و فردا به دربار رفت و اجازه ی خواندن گرفت .بیت اول که خواند شاه دستور داد او را در حوض بیندازند . یکشب تا صبح در حوض بود . ناگهان گربه ای در حوض افتاد رو کرد به گربه و گفت نکنه تو میخواستی شعر بشوی.
هر هنری لوازم خود را نیاز دارد.مثلا نقاش باید بتواند با قدرت خیال منظره ای را که در نظر دارد اول در ذهن خود نقاشی کرده و سپس آن را پیاده کند.
لوازم مورد نیاز یک شاعر به شرخ زیر است
1-داشتن ذهنی پویا
2- داشتن ذهنی خلاق
3- داشتن اطلاعات کافی در مورد نحوه ی سرودن
4- شناختن دستور زبان فارسی به طور کامل
5-شناختن واژه ها و نقش آنها در یک جمله یا در یک موتیف
6- خواندن داستانها و رمان های زباد برای تصور لحظات خاص
7- آشنایی با احساسات ناب آدمی
8- توانایی رفتن به لحظات نابی که الهام بگیرد
9- توانایی ترکیب واژه ها با یکدیگر
10- شناخت کامل از محیط اطراف خود و طبیعت
11- آشنایی کامل با تحولات اجتماعی منطقه خود و جهان
12- خواندن آثار شاعران تاثیر گذار و نامی
ادامه دارد