هایدگر می گوید:
هر شاعری یک شعر ناسروده دارد که تمام زندگی اش، وقف سرودن آن شعر ناسروده می شود.
عزیزانم
قدم اوّل برای هر شاعری، این است که تکلیف اش را با قالب اش مشخص کند و آن را کاملاً بشناسد.
بعد از اینکه شعرتان را نوشتید، نکات زیر را بررسی کنید و از خود بپرسید.
1- شعر از چند بند تشکیل شده است ، بندها ظریف هستند یا نه!
2- آیا شعر دارای فرم است؟
نکته:
فرم شعرهمان چیزی است که شعر را در مقابل دیدگان مخاطب نگاه می دارد و آن حالت گریز از محتوا را از شعر می زداید.
3- ساختار شعر بر اندام شاعرانگی، تراز شده است؟
4- فرایند کوششی شعر، بیشتر در کجاهاست؟
5 – کدام بند از شعر کاربردی تر است؟
6-در کوشش های پس از جوشش شعر، تصویر پردازی ها، خیال بخشی و زیبا سازی رعایت شده است؟
7- آیا فضا را برای ظهور شاعرانگی مناسب کرده اید؟
نکته:
شاعرانگی به عبارت ساده تر و به قول حافظ شیرین سخن\”آن\” است.
7- نمادهای شعر کدام است؟
8- آیا شعر وحدت ارگانیک دارد؟
9-آیا کلمات دچار حجم شده اند؟
نکته:
وقتی می گوییم کلمه دارای حجم می شود، یعنی یک فضا را اشغال می کند و این فضا همان فضای شعر است امّا خود کلمه هم یک فضا دارد که این فضا باید توسط \”معنا و مفهوم\” ساخته شود.
10 – ترکیب سازی، تشخصّ یافتگی و مضامین بکر شعر کدام است؟
11- لحن شعر صمیمیت دارد؟
12- انسجام در موسیقی به کمک کدام آرایه ها صورت گرفته است؟
13- کنش شعری با چه بیانی پیش می رود.
نکته:
کنش شعری، حضور یک رخداد است در ذات خود.
14- عمق و ژرفای شعر آیا ذهن مخاطب را درگیر می کند؟
15-آیا مخاطب به گفتار ما اعتماد می کند؟
16-موضوع شعر تا چه اندازه در ما غلیان نموده است.
17- مرجع افعال را به درستی می شناسیم.
18-آیا واژه ها در فضای شعر به مفهوم کمک کرده اند.
19- نگاره های شعر را پیدا کنیم و بشناسیم.
نکته:
مثلاً، در ادبیات عرفانی \”سیل بنیان کن عشق\” نگاره ای قوی است و یا در شعر فارسی، بهار، تابستان، زمستان و پاییز، نگارهای طبیعت هستند .
20- کدام واژه ها به شعر ما آسیب رسانده است؟
نکته:
بعد از اتمام شعر چند بار آن را بخوانیم و واژه هایی را که احتمال سلطه ی بیجا بر شعر دارند، بیابیم و واژه های دیگری جایگزین کنیم.
محمد حسن چگنی زاده