
عطر یار
جانا … کاش ،عطری بودم ! و تو … گه گاهی ،مرا به تنت آغشته می کردی همین … #نداکدخدایی
جانا … کاش ،عطری بودم ! و تو … گه گاهی ،مرا به تنت آغشته می کردی همین … #نداکدخدایی
در نمایشگاه کتاب تهران می توانید حضوری یا مجازی خریداری کنید book.icfi.ir
” مشاهیر ایرانی ” ( ایرج میرزا ) مهرماه ۱۲۵۳ در تبریز – ۲۲اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی در تهران ) ملقب به 《 جلال الممالک 》و《 فخرالشعرا》 از جمله شاعران بر جسته ی ایرانی در عصر مشروطیت ( اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی ) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود . ایرج…
✍ بیا و روبرویم بنشین می خواهم … کمی از قهوه ای چشمانت دم کنم در فنجان عاشقی بریزم و دور میز دلبری بنوشیم می خواهم … تا صبح برایت از عشق حرف بزنم نمیدانی ؟! چقدر این دلبری های عاشقانه با تو … به جانم میچسبد … همین … #نداکدخدایی
✍ هر لحظه تو را می بینم در خواب بیداری لا به لای کلمات وسط ترانه ای روی گلبرگ گل میان قطره های باران ما بین صدای پرندگان راستش را بگویم همیشه هستی محبوب من ، جای شما همیشه ، کنج سینه ی من است #نداکدخدایی
✍ جانا … در پس کوچه های خیالم با تو قدم می زنم حتی .. سنگ فرش های خیابان هم از عاشقانه های ما حرف می زنند روبرویم که می ایستی هُرمِ نفسهایت ، وَهمِ خیالم را بر هم می زند جانا … باور داشتنت ، حتی در نبودن هم زیباست کاش … کاش کسی…