اتاقی نمور

اتاقی نمور پدرم بود و پتوی سربازی مثل خاک مقدس نماز صبح و قرائت قران   برف می بارید سرما

بیشتر بخوانید

سروده ی بی واهمه

مثل یک لیمو خشکیدن مثل یک شمع آب شدن مثل یک درخت سیب فروافتادن در شان ما نیست ما نه

بیشتر بخوانید