شعرما در به در
آفتاب نداشتیم
که آفتاب گردان اش شویم
ما در به در
برای ماه بدر
پی ماهی چشم دواندیم
که گاه در محاق محو بود و
گاه پشت ابرها
ما
ماه گردان داس روشنی شدیم
که همیشه از لبه ی تیزش
خون میچکید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
درود بر شما /جالب بود