مردی میان پرهایش نشسته است
بی شوق پرواز
با آنکه تمام بالها را
به عاریت گرفته است
و تمام ِ چشم ها را
خیره کرده است
به گوشه ای دنج و دور دست
در آسمان ار غوان
سال سرودن 1391
محمد رضادُرَانی نژاد
مردی میان پرهایش نشسته است
بی شوق پرواز
با آنکه تمام بالها را
به عاریت گرفته است
و تمام ِ چشم ها را
خیره کرده است
به گوشه ای دنج و دور دست
در آسمان ار غوان
سال سرودن 1391
محمد رضادُرَانی نژاد